دختر مدرّس گرفتار بیماری حصبه شد بیماریش خیلی شدید بود. پزشک معالج او به مدرس که نماینده مجلس و از علمای مورد احترام مردم بود گفت: اجازه بدهید در شمیران محلی تهیه کنیم و فرزند شما را به آن جا منتقل کنیم که معالجات مؤثر افتد. مدرّس گفت: «همه فرزندان این مملکت فرزندان من هستند. نمی پسندم که فرزند من به ییلاق منتقل شود و دیگران در محیط گرم تهران و یا جاهای دیگر در شرایط سخت به سر ببرند، مگر این که برای همه آنها چنین شرایطی فراهم شود».
"خاطره ای از زندگی شهید مدرس"
اشتراک
گزارش